توصیه های دانشجوی امروز، کنکوری دیروز خودم
حرف های خیلی خوبی زده ، ارزش خوندن داره و حسابی درس پس داده
مطالعه باید موثر باشه ، یعنی
اینکه با خوندن حتی 15 دقیقه باید تسلط در قسمت خوانده شده افزایش پیدا کنه وگرنه راحت بگم اگه بخوابی بهتره تا درس بخونی . زیاد دیده میشه که فرد کار 2 ساعت رو لفت میده
و اون رو تو 4 ساعت انجام میده و میگه 4 ساعت خوندم . این حرکت اشتباه هست و عیب داره ، چون 9ماه دیگه وقتی دیگه خواست واقعا اندازه 10 ساعت بخونه ، باید 15 ساعت
وقت صرف کنه و این مشکل سازه . در آینده روش هایی برای افزایش کیفیت ذکر میشه که میتونه تا حد زیادی شما رو در بهبود فرایند مطالعه کمک کنه . شما میتونید که ساعت
مطالعه خودتون رو از همین الان هم در حد بالایی قرار بدید . یه سوال تکراری دیگه . اگه از الان زیاد بخونم تو ادامه راه نمیبرم . در جاب باید بگم که از نخوندن چرا ولی از خوندن نه
؛ تو از الان برای چند ماه دیگت ناراحتی که اگه الان خوب بخونی میبری . خوب بذار ببری ، چون حداقل اون تو آینده هست ولی اگه الان نخونی از همین الان تا آخر میبری . بذار
یه آماری بهت بدم . سازمان محترم سنجش منتشر کرد که بیش از 75 درصد داوطلبان کنکور در تابستان کار به درد بخوری رو انجام نمیدن و بیش از نیمی از اونا هم هنوز به نیمه
سال نرسیده میبرن . من نمیگم که الان در حد مرگ بشینی و بخونی در حد 151 ساعت در روز . نه حداقل 4 الی 6 ساعت بخون ولی خوب بخون . حتی اگه 3 ساعت هم میخونی ،
خوب و بخون و اندازه سه ساعتت نتیجه بگیر . بازهم حرف تکراری و هشدار آخر . دانش آموز کامل گرای عزیز یا فارغ التحصیل متعصب اگه تو ذهنت منتظر این هستی که از گردش
زمین و زمان و چرخش کرات مختلف به تو معجزه ای القا بشه که تو روزی بالای 53 ساعت بخونی ولی الان در حال حاضر منتظر اون روز و اون شنبه اون اول صبح و ... هستی اشتباه
2
میکنی . چاره تو تو اینه که خودت رو بشکنی و از عقاید صرف دست بکشی . میدونم که دوست داری از همه برتر باشی ولی با اصول . از تو حرکت از خدا برکت . پس اگه دیدی تا
لنگ ظهر خوابیدی ، خوب اشکالی نداره بلند شو و از ظهر تا شب رو بخون و نگو امروز پررررررررر . از فردا . من از این فردا ها خیلی دیدم ، آخر و عاقبت خوبی نداره . خوب بریم
سراغ برنامه ریزی . اول نکته اینکه برنامه ریزی تقلیدی نیست و برای هر کسی با دیگری فرق داره ولی خوب کلیاتی داره که اون کلیات مشابه هستند . اول بیاید یه دور نمایی یک
ماهه برای خودتون داشته باشید . تو ماه آینده میخواید چی کار کنی ؟ ! رو چه مباحثی میخوای که مسلط باشی ؟ سپس بیا و چهار هفته خودت رو دسته بندی و طبقه بندی کن . ببین در هر
هفته باید به طور متوسط چه حجم کاری رو انجام بدی . بعد بیا و هفته ها رو به روزها طبقه بندی کن . لازم نیست که در مورد مثلا هشت روز دیگت بگی چی می خونم از کجا می خونم .
چندتا تست می زنم و ... نه فقط الان باید ببینی که اون هدف متناسب با توانایی های تو هست یا نه و اگه روش سرمایه گذاری کنی میتونی بهش برسی و جمش کنی یا نه باید سبک
تر یا سنگین ترش کنی . بعد برو سراغ برنامه ریزی روزانه خودت . برای هر روز چند درس توصیفی و تحلیلی در برنامه بذار) عربی و شیمی هم تحلیلی هستند( بعد صبح که از خواب
پاشدی یا شب قبل بگو خوب طبق برنامه باید تا آخر این هفته تا اینجا پیشروی کنم ، پس برای فردا اول ادبیات . سپس فیزیک . سپس زبان و در آخر حسابان میذارم . ایندفعه یه
مقدار تستی رو هم مشخص کن تا ببین میتونی از عهدش بر بیای یا نه . توجه کن مهم نیست که در هفته ای اول بتونی مو به مو به برنامه های ریخته شده عمل کنی . تو الان باید
درس بخونی ، حالا طبق یه قاعده ای و اون قاعده ثابت نیست و میتونه بعد از یک مدت دستت بیاد که چی کار کنی بهتره . میشه تو یه روز کلا سعی کرد و اکثر دروس رو خوند تا پا به
پای هم پیش برن و روی هم تل انبار نشن ولی این مستلزم این نکته هست که برسی هر کردوم از دروس رو تا جایی برسونی و ناقص رها نکنی که دوباره کاری بشه . حتما برای
دروس تحلیلی اول از یه جزوه آموزشی با مسائل تشریحی استفاده کن و برای دروس توصیفی اول کتاب درسی رو بخون . در هر دو مورد هم بعد از خواندن تست بزن . حتما یا در
آزمون شرکت کن و یا برای خودت ارزیابی هایی قرار بده . پیش رفتن با برنامه آزمون بهترین کار برای توهست . یه آفت دیگه اینکه سعی نکن که ازبرنامه آزمون جلو بزنی و برای
خودت از الگوی دیگه ای پیروی کنی چون در نهایت نه به اهداف خودت میرسی و نه به آزمون . تو همون آزمون رو مثلا اگه قلم چی میدی ترازت بالای 6400 بشه ، این خودش
خیلی خوبه . در تابستان دفتر برنامه ریزی و ثبت ساعات مطالعه رو پر کن و یه نکته دیگه هم اینکه در تابستان بیشتر به سمت اختصاصی ها برو و رو عمومی ها کمتر تمرکز کن ، چون
به خاطر فاصله زیاد تا کنکور و نداشتن تجربه و سخت بودن در ذهن نگه داشتن مطالب فرار بیشتر آن در طول سال از یادت میره . دروسی که با اونا مشکل پایه ای داری رو بجای
نگنجاندن در برنامه بیشتر مد نظر قرار بده . دروس اختصاصی مثل ریاضی و فیزیک و عربی و قسمتهایی از شیمی رو یکبار از جنبه آموزش بخون و سپس با تست همیشه دوره کن و
عمومی ها رو هم سعی کن از جاهای تحلیلی مثل آرایه و قرابت و قسمتهایی از زبان فارسی و درک مطلب و کلوز زبان شروع کن که در ادامه در ذهنت راحت تر بمونند . از الان
خوندن تاریخ ادبیات و لغت زبان و متن معارف و حفظ آیات و ... کار همچین صحیحی نیست ، اگر چه در آزمون های آزمایشی تابستان از آنها سوال مطرح می شود . در کل بذارید
شما رو با شیوه خبره ترین مشاور کنکور (یعنی استاد افشار مشاور درجه یک خودم) آشنا کنم . این افراد در آغاز کار به فرد برنامه ای نمی دهند و فقط از وی می خواهند خیلی ساده درس بخواند و همه کارهای خود اعم از
خوردن و خوابیدن و تفریح و تعداد تست و ساعت مطالعه و منبع آموزش و تست و ... را در کاغذهای مدرج و جدول دار مشخص کنند و عینا طوری دقیق کارهای یم هفته خود را
بنویسند که گویی مشاور با دوربین در کنار آنها بوده و سپس مشاور با آنالیز برگه ها از زیر زبان خود فرد شخصیت او و نوع چیدمان برنامه متناسب با او را تعیین می کند . پس در
نخست مهم نیست که برنامه ای وجود نداشته باشد بلکه باید شروع کرد و از جایی خواند تا در مسیر تک تک مسائل و مشکلات را دانه به دانه با کمک مشاور حل کرد و توانست که در
نهایت طی یک ای دو ماه که ما بهش میگیم قلق گیری کنکوری ها ، فرد خودش رو بشناسه و برنامه ریز خودش باشه . توصیه های مشاوران مجله های مشاوره ای کتاب های مشاوره
ای موجود در بازار می توانند خیلی به شناخت فرد از اصول و شیوه های مختلف برنامه ریزی کمک کنند ولی درنهایت این خود فرد است که برنامه خود را متاسب با توانایی های خود
می سازد . به نظر من یکی دیگر از راه های داشتن یک برنامه خوب الگو برداری از شخصیت افراد موفق در زمینه کنکور است . به قول جمله معروف و تکه کلام رامین نیکخو : اگر فرد
بیاد و از زتدگی اشخاص موفق الگو برداری کنه و خودش رو از نظر حسی و عملی به اون فرد نزدیک کنه و کارهای او رو انجام بده میتونه به موفقیت او برسه ، به شرط اینکه در مواقع
مختلف اون فرد موفق رو بجای خودش بذاره و بگه که اگه الان اون جای من بود تو این شرایط چی کار می کرد ....! به این میگن نوعی ارتباط حسی که به کاردیولوژی انرژی معروف
/ است . برنامه ما به طور معمول و کلیشه ای میتونه شامل پنجاه دقیقه ساعت مطالعه و ده دقیقه استراحت باشه و یا1.5 ساعت مطالعه و 15 دقیقه استراحت ولی من از این حرفها
بدم میاد چون همه جا هست و همه کس ازش حرف می زنند و یه قالب بی روح از نظر من تلقی میشه .باید درس خوندن نیاز زیستی ما نباشه و بگیم خوب دیگه ، چون کاری جز
درس خوندن نداریم و مجبوریم پس درس می خونیم . نه این یعنی جزر آور بودن اون عمل ما ، درصورتی که با کمی تغییر نگرش و گام گذاشتن به سمت اهداف میبینیم که هدف هم
به سمت ما داره حرکت میکنه . بعضی از بچه ها رو میبینیم که میگن که خوش به حال دوستمون که میتونه فلان ساعت پای کتاب بشینه و درس و بخونه و همیشه تو کلاس شاگرد اوله
و همه شرایط انگار داره خود به خود براش محیا میشه که درس بخونه . جوابش اینه که او داره بدون هیچ قید و بندی به سمت هدف حرکت میکنه و پیش میره و خدا هم طبق قانون
جاذبه هدف رو داره لحظه به لحظه به او نزدیک تر میکنه و حالا تو با اون طرز نگاه که اسنش رو میذارم ) کاشکی ( داری یاس و نا امیدی بیشتر رو به خودت انتقال میدی و در عوض او
داره از نگاه تو به خودش میباله و افتخار میکنه . تو میگی من که مثل تو او نیستم ، حالا ببین تو کنکور چند صد نفر مثل او و شاید از اون بهترن ، پس دیگه دانشگاه شهید بهشتی و
تهران برای من جایی نداره . با این دید داری خودت رو نابود می نی . نه تو خودتی و اون هم خودش . تو هم میتونی . مگه ابزار او چیه ؟ خودت میدونی که نه مشاور داره که ازش
برنامه بگیره و نه استاد خصوصی از کره ماه که بیاد و بهش فرمول تزریق کنه . پس چی باعث موفقیت او شده ؛ اینجا مهمه . باور کن که شرایط آروم آروم به نحوی تغییر میکنه که تو
خودت میبینی که انگار دیگه منتظر محرک بیرونی نیستی . برنامه ریزی خوبه به شرطی که انعطاف پذیری بالایی داشته باشه . در اون به خاطر دو ساعت بیشتر خوابیدن و یه فیلم دیدن
افسردگی و عذاب وجدان ایجاد نشه . با یه بار آزمون خراب کردن یا 93 روز دیر شروع کردن و .... قطع نشه و همش دنبال این باشه که خوب این راه نشد ، راه بعدی . پسر و دختر
خوب تو این یکسال باید طوری باشی که اگه شرایط هر چی بود و شد و تاثیر معدل شد 99 درصد و افتادی 4 ماه مریض شدی و شب بر عکس خوابیدی همه چیز از یادت رفت و
....تو خودت باشی . هر لحظه پویا . باید از در میندازنت بیرون از پنجره بیای تو و درس بخونی . خنده داره ولی هرکس پر طاووس خواهد ..... این خواستن یک خواستنی هست که تمام
3
وجود انسان رو میاد و فرا میگیره و فرد رو لحظه به لحظه مهیج تر برای تلاش میکنه . دیگه این آدم وقتی کلاس کنکورش ساعت 4 بعد از ظهر شروع میشه دیگه تو فکرش از ساعت 0
درس رو تعطیل نمیمکنه و منتظر این باشه که کی ساعت یه ربع به چهار میشه که بره بیرون . نه این آدم در حال بلعیدن علم و دانش و تلاش جز لا ینفک زندگی او شده . استاد سر
کلاس اگه 10 دقیقه دیر اومد نمیشینه با دوستاش بیخود حرف بزنه و بگه و بخنده ، یه چند تا فلش کار داره ، گوشش رو میگیره تو اون شلوغی و میشینه میخونه . این کار باعث میشه که
قدرت خودش و استواری خودش رو نسیت به رقبا بیش از پیش درک کنه و تو ضمیر نا خود آگاهش برای شب بهترین برنامه ریزی ها رو بکنه . رشد هوش هیجانی با باعث میشه
تا ذهن باز بشه و بتونه تصمیمات بهتری بگیره و تا 80درصد خودش رو نسبت به انجام دادن اونا متعهد کنه . دیگه نمیشینه صبح الکی بگه خووووب از عربی شروع می کنم ، دو دقیقه
بخونه بگه نه حال نداد . بره سراغ اون یکی و نیم ساعت بعد کسل یا بره بخوابه یا ت فکر فرو بره و یا بره سراغ یخچال که تو دوران کنکور از طرف آقا پسرها با تلویزیون اشتباه گرفته
میشه . آخرش هم سر ظهر مامان میگه خسته نباشی !!!!! خیلی فرق داره مگه نه ؟ خودت باش با انرژی و با قدرت و توکلت به خدا . خودکار برو جلو . خودت کم کم قلقت دستت میاد
و توجه کن که در اواسل وسواس تو نسبت به مسائل حاشیه زمان اولیه رو از تو نگیره . کنکور مثل یه اتوبوس میمونه که الان ایستگاه اوله ، برو و راحت یک جای خوب بشین و
تعلل نکن چون تو ایستگاه های بعدی شاید پر بشه و جا بمونی . تو همون آدمی هستی که شب امتحان نهایی کل کتابت رو یک شبه دوره کرده و با تراکم زیاد خوندی و نتیجه گرفتی و
خدا رو شکر معدل ات بد نشد . ببینم اون موقع دفتر برنامه ریزی داشتی ، پیش مشاور میرفتی ، از همه تکنیکها و کتابها و ابزارهای موجود استفاده می کردی ؟ معلومه که نه ولی تو اون
موفع خودت بودی و همین بس بود . الان هم به این آفت توجه نکن که خیلی حساب و کتاب شده اول همه چیز رو محیا کنم تا بعد شوق درس خوندن در من ایجاد بشه و برم و نتیجه
بگیرم و الان داری با مینیمم حرکت و انرژی میخوای به هدف برسی . برات آرزوی موفقیت می کنم و توصیه می کنم تا همیشه برای حل مشکلاتت از مشاور خوبی مثل آقای افشار برای موفق شدنت کمک بگیری
در پناه خدا
حرف های خیلی خوبی زده ، ارزش خوندن داره و حسابی درس پس داده
مطالعه باید موثر باشه ، یعنی
اینکه با خوندن حتی 15 دقیقه باید تسلط در قسمت خوانده شده افزایش پیدا کنه وگرنه راحت بگم اگه بخوابی بهتره تا درس بخونی . زیاد دیده میشه که فرد کار 2 ساعت رو لفت میده
و اون رو تو 4 ساعت انجام میده و میگه 4 ساعت خوندم . این حرکت اشتباه هست و عیب داره ، چون 9ماه دیگه وقتی دیگه خواست واقعا اندازه 10 ساعت بخونه ، باید 15 ساعت
وقت صرف کنه و این مشکل سازه . در آینده روش هایی برای افزایش کیفیت ذکر میشه که میتونه تا حد زیادی شما رو در بهبود فرایند مطالعه کمک کنه . شما میتونید که ساعت
مطالعه خودتون رو از همین الان هم در حد بالایی قرار بدید . یه سوال تکراری دیگه . اگه از الان زیاد بخونم تو ادامه راه نمیبرم . در جاب باید بگم که از نخوندن چرا ولی از خوندن نه
؛ تو از الان برای چند ماه دیگت ناراحتی که اگه الان خوب بخونی میبری . خوب بذار ببری ، چون حداقل اون تو آینده هست ولی اگه الان نخونی از همین الان تا آخر میبری . بذار
یه آماری بهت بدم . سازمان محترم سنجش منتشر کرد که بیش از 75 درصد داوطلبان کنکور در تابستان کار به درد بخوری رو انجام نمیدن و بیش از نیمی از اونا هم هنوز به نیمه
سال نرسیده میبرن . من نمیگم که الان در حد مرگ بشینی و بخونی در حد 151 ساعت در روز . نه حداقل 4 الی 6 ساعت بخون ولی خوب بخون . حتی اگه 3 ساعت هم میخونی ،
خوب و بخون و اندازه سه ساعتت نتیجه بگیر . بازهم حرف تکراری و هشدار آخر . دانش آموز کامل گرای عزیز یا فارغ التحصیل متعصب اگه تو ذهنت منتظر این هستی که از گردش
زمین و زمان و چرخش کرات مختلف به تو معجزه ای القا بشه که تو روزی بالای 53 ساعت بخونی ولی الان در حال حاضر منتظر اون روز و اون شنبه اون اول صبح و ... هستی اشتباه
2
میکنی . چاره تو تو اینه که خودت رو بشکنی و از عقاید صرف دست بکشی . میدونم که دوست داری از همه برتر باشی ولی با اصول . از تو حرکت از خدا برکت . پس اگه دیدی تا
لنگ ظهر خوابیدی ، خوب اشکالی نداره بلند شو و از ظهر تا شب رو بخون و نگو امروز پررررررررر . از فردا . من از این فردا ها خیلی دیدم ، آخر و عاقبت خوبی نداره . خوب بریم
سراغ برنامه ریزی . اول نکته اینکه برنامه ریزی تقلیدی نیست و برای هر کسی با دیگری فرق داره ولی خوب کلیاتی داره که اون کلیات مشابه هستند . اول بیاید یه دور نمایی یک
ماهه برای خودتون داشته باشید . تو ماه آینده میخواید چی کار کنی ؟ ! رو چه مباحثی میخوای که مسلط باشی ؟ سپس بیا و چهار هفته خودت رو دسته بندی و طبقه بندی کن . ببین در هر
هفته باید به طور متوسط چه حجم کاری رو انجام بدی . بعد بیا و هفته ها رو به روزها طبقه بندی کن . لازم نیست که در مورد مثلا هشت روز دیگت بگی چی می خونم از کجا می خونم .
چندتا تست می زنم و ... نه فقط الان باید ببینی که اون هدف متناسب با توانایی های تو هست یا نه و اگه روش سرمایه گذاری کنی میتونی بهش برسی و جمش کنی یا نه باید سبک
تر یا سنگین ترش کنی . بعد برو سراغ برنامه ریزی روزانه خودت . برای هر روز چند درس توصیفی و تحلیلی در برنامه بذار) عربی و شیمی هم تحلیلی هستند( بعد صبح که از خواب
پاشدی یا شب قبل بگو خوب طبق برنامه باید تا آخر این هفته تا اینجا پیشروی کنم ، پس برای فردا اول ادبیات . سپس فیزیک . سپس زبان و در آخر حسابان میذارم . ایندفعه یه
مقدار تستی رو هم مشخص کن تا ببین میتونی از عهدش بر بیای یا نه . توجه کن مهم نیست که در هفته ای اول بتونی مو به مو به برنامه های ریخته شده عمل کنی . تو الان باید
درس بخونی ، حالا طبق یه قاعده ای و اون قاعده ثابت نیست و میتونه بعد از یک مدت دستت بیاد که چی کار کنی بهتره . میشه تو یه روز کلا سعی کرد و اکثر دروس رو خوند تا پا به
پای هم پیش برن و روی هم تل انبار نشن ولی این مستلزم این نکته هست که برسی هر کردوم از دروس رو تا جایی برسونی و ناقص رها نکنی که دوباره کاری بشه . حتما برای
دروس تحلیلی اول از یه جزوه آموزشی با مسائل تشریحی استفاده کن و برای دروس توصیفی اول کتاب درسی رو بخون . در هر دو مورد هم بعد از خواندن تست بزن . حتما یا در
آزمون شرکت کن و یا برای خودت ارزیابی هایی قرار بده . پیش رفتن با برنامه آزمون بهترین کار برای توهست . یه آفت دیگه اینکه سعی نکن که ازبرنامه آزمون جلو بزنی و برای
خودت از الگوی دیگه ای پیروی کنی چون در نهایت نه به اهداف خودت میرسی و نه به آزمون . تو همون آزمون رو مثلا اگه قلم چی میدی ترازت بالای 6400 بشه ، این خودش
خیلی خوبه . در تابستان دفتر برنامه ریزی و ثبت ساعات مطالعه رو پر کن و یه نکته دیگه هم اینکه در تابستان بیشتر به سمت اختصاصی ها برو و رو عمومی ها کمتر تمرکز کن ، چون
به خاطر فاصله زیاد تا کنکور و نداشتن تجربه و سخت بودن در ذهن نگه داشتن مطالب فرار بیشتر آن در طول سال از یادت میره . دروسی که با اونا مشکل پایه ای داری رو بجای
نگنجاندن در برنامه بیشتر مد نظر قرار بده . دروس اختصاصی مثل ریاضی و فیزیک و عربی و قسمتهایی از شیمی رو یکبار از جنبه آموزش بخون و سپس با تست همیشه دوره کن و
عمومی ها رو هم سعی کن از جاهای تحلیلی مثل آرایه و قرابت و قسمتهایی از زبان فارسی و درک مطلب و کلوز زبان شروع کن که در ادامه در ذهنت راحت تر بمونند . از الان
خوندن تاریخ ادبیات و لغت زبان و متن معارف و حفظ آیات و ... کار همچین صحیحی نیست ، اگر چه در آزمون های آزمایشی تابستان از آنها سوال مطرح می شود . در کل بذارید
شما رو با شیوه خبره ترین مشاور کنکور (یعنی استاد افشار مشاور درجه یک خودم) آشنا کنم . این افراد در آغاز کار به فرد برنامه ای نمی دهند و فقط از وی می خواهند خیلی ساده درس بخواند و همه کارهای خود اعم از
خوردن و خوابیدن و تفریح و تعداد تست و ساعت مطالعه و منبع آموزش و تست و ... را در کاغذهای مدرج و جدول دار مشخص کنند و عینا طوری دقیق کارهای یم هفته خود را
بنویسند که گویی مشاور با دوربین در کنار آنها بوده و سپس مشاور با آنالیز برگه ها از زیر زبان خود فرد شخصیت او و نوع چیدمان برنامه متناسب با او را تعیین می کند . پس در
نخست مهم نیست که برنامه ای وجود نداشته باشد بلکه باید شروع کرد و از جایی خواند تا در مسیر تک تک مسائل و مشکلات را دانه به دانه با کمک مشاور حل کرد و توانست که در
نهایت طی یک ای دو ماه که ما بهش میگیم قلق گیری کنکوری ها ، فرد خودش رو بشناسه و برنامه ریز خودش باشه . توصیه های مشاوران مجله های مشاوره ای کتاب های مشاوره
ای موجود در بازار می توانند خیلی به شناخت فرد از اصول و شیوه های مختلف برنامه ریزی کمک کنند ولی درنهایت این خود فرد است که برنامه خود را متاسب با توانایی های خود
می سازد . به نظر من یکی دیگر از راه های داشتن یک برنامه خوب الگو برداری از شخصیت افراد موفق در زمینه کنکور است . به قول جمله معروف و تکه کلام رامین نیکخو : اگر فرد
بیاد و از زتدگی اشخاص موفق الگو برداری کنه و خودش رو از نظر حسی و عملی به اون فرد نزدیک کنه و کارهای او رو انجام بده میتونه به موفقیت او برسه ، به شرط اینکه در مواقع
مختلف اون فرد موفق رو بجای خودش بذاره و بگه که اگه الان اون جای من بود تو این شرایط چی کار می کرد ....! به این میگن نوعی ارتباط حسی که به کاردیولوژی انرژی معروف
/ است . برنامه ما به طور معمول و کلیشه ای میتونه شامل پنجاه دقیقه ساعت مطالعه و ده دقیقه استراحت باشه و یا1.5 ساعت مطالعه و 15 دقیقه استراحت ولی من از این حرفها
بدم میاد چون همه جا هست و همه کس ازش حرف می زنند و یه قالب بی روح از نظر من تلقی میشه .باید درس خوندن نیاز زیستی ما نباشه و بگیم خوب دیگه ، چون کاری جز
درس خوندن نداریم و مجبوریم پس درس می خونیم . نه این یعنی جزر آور بودن اون عمل ما ، درصورتی که با کمی تغییر نگرش و گام گذاشتن به سمت اهداف میبینیم که هدف هم
به سمت ما داره حرکت میکنه . بعضی از بچه ها رو میبینیم که میگن که خوش به حال دوستمون که میتونه فلان ساعت پای کتاب بشینه و درس و بخونه و همیشه تو کلاس شاگرد اوله
و همه شرایط انگار داره خود به خود براش محیا میشه که درس بخونه . جوابش اینه که او داره بدون هیچ قید و بندی به سمت هدف حرکت میکنه و پیش میره و خدا هم طبق قانون
جاذبه هدف رو داره لحظه به لحظه به او نزدیک تر میکنه و حالا تو با اون طرز نگاه که اسنش رو میذارم ) کاشکی ( داری یاس و نا امیدی بیشتر رو به خودت انتقال میدی و در عوض او
داره از نگاه تو به خودش میباله و افتخار میکنه . تو میگی من که مثل تو او نیستم ، حالا ببین تو کنکور چند صد نفر مثل او و شاید از اون بهترن ، پس دیگه دانشگاه شهید بهشتی و
تهران برای من جایی نداره . با این دید داری خودت رو نابود می نی . نه تو خودتی و اون هم خودش . تو هم میتونی . مگه ابزار او چیه ؟ خودت میدونی که نه مشاور داره که ازش
برنامه بگیره و نه استاد خصوصی از کره ماه که بیاد و بهش فرمول تزریق کنه . پس چی باعث موفقیت او شده ؛ اینجا مهمه . باور کن که شرایط آروم آروم به نحوی تغییر میکنه که تو
خودت میبینی که انگار دیگه منتظر محرک بیرونی نیستی . برنامه ریزی خوبه به شرطی که انعطاف پذیری بالایی داشته باشه . در اون به خاطر دو ساعت بیشتر خوابیدن و یه فیلم دیدن
افسردگی و عذاب وجدان ایجاد نشه . با یه بار آزمون خراب کردن یا 93 روز دیر شروع کردن و .... قطع نشه و همش دنبال این باشه که خوب این راه نشد ، راه بعدی . پسر و دختر
خوب تو این یکسال باید طوری باشی که اگه شرایط هر چی بود و شد و تاثیر معدل شد 99 درصد و افتادی 4 ماه مریض شدی و شب بر عکس خوابیدی همه چیز از یادت رفت و
....تو خودت باشی . هر لحظه پویا . باید از در میندازنت بیرون از پنجره بیای تو و درس بخونی . خنده داره ولی هرکس پر طاووس خواهد ..... این خواستن یک خواستنی هست که تمام
3
وجود انسان رو میاد و فرا میگیره و فرد رو لحظه به لحظه مهیج تر برای تلاش میکنه . دیگه این آدم وقتی کلاس کنکورش ساعت 4 بعد از ظهر شروع میشه دیگه تو فکرش از ساعت 0
درس رو تعطیل نمیمکنه و منتظر این باشه که کی ساعت یه ربع به چهار میشه که بره بیرون . نه این آدم در حال بلعیدن علم و دانش و تلاش جز لا ینفک زندگی او شده . استاد سر
کلاس اگه 10 دقیقه دیر اومد نمیشینه با دوستاش بیخود حرف بزنه و بگه و بخنده ، یه چند تا فلش کار داره ، گوشش رو میگیره تو اون شلوغی و میشینه میخونه . این کار باعث میشه که
قدرت خودش و استواری خودش رو نسیت به رقبا بیش از پیش درک کنه و تو ضمیر نا خود آگاهش برای شب بهترین برنامه ریزی ها رو بکنه . رشد هوش هیجانی با باعث میشه
تا ذهن باز بشه و بتونه تصمیمات بهتری بگیره و تا 80درصد خودش رو نسبت به انجام دادن اونا متعهد کنه . دیگه نمیشینه صبح الکی بگه خووووب از عربی شروع می کنم ، دو دقیقه
بخونه بگه نه حال نداد . بره سراغ اون یکی و نیم ساعت بعد کسل یا بره بخوابه یا ت فکر فرو بره و یا بره سراغ یخچال که تو دوران کنکور از طرف آقا پسرها با تلویزیون اشتباه گرفته
میشه . آخرش هم سر ظهر مامان میگه خسته نباشی !!!!! خیلی فرق داره مگه نه ؟ خودت باش با انرژی و با قدرت و توکلت به خدا . خودکار برو جلو . خودت کم کم قلقت دستت میاد
و توجه کن که در اواسل وسواس تو نسبت به مسائل حاشیه زمان اولیه رو از تو نگیره . کنکور مثل یه اتوبوس میمونه که الان ایستگاه اوله ، برو و راحت یک جای خوب بشین و
تعلل نکن چون تو ایستگاه های بعدی شاید پر بشه و جا بمونی . تو همون آدمی هستی که شب امتحان نهایی کل کتابت رو یک شبه دوره کرده و با تراکم زیاد خوندی و نتیجه گرفتی و
خدا رو شکر معدل ات بد نشد . ببینم اون موقع دفتر برنامه ریزی داشتی ، پیش مشاور میرفتی ، از همه تکنیکها و کتابها و ابزارهای موجود استفاده می کردی ؟ معلومه که نه ولی تو اون
موفع خودت بودی و همین بس بود . الان هم به این آفت توجه نکن که خیلی حساب و کتاب شده اول همه چیز رو محیا کنم تا بعد شوق درس خوندن در من ایجاد بشه و برم و نتیجه
بگیرم و الان داری با مینیمم حرکت و انرژی میخوای به هدف برسی . برات آرزوی موفقیت می کنم و توصیه می کنم تا همیشه برای حل مشکلاتت از مشاور خوبی مثل آقای افشار برای موفق شدنت کمک بگیری
در پناه خدا