
به علاوه خدا بودن یعنی منهای همه مشکلات
تقدیم با عشق به همه شاگردان عزیزم"
يادم مياد ابتداي سال تحصيلي به اين فكر مي كردم كه اي كاش از تابستان كه هنوز كسي شروع نكرده بود و اول راه بود ، خوب و عالي شروع مي كردم ؛ اون موقع فكر مي كردم كه مهر ماه دير شده و براي رسيدن بايد ٣ ماه رو جبران كنم ....
افسوس كه با شل گرفتن ها و درگير شدن حاشيه هاي مختلف از جمله داستان پر غم #تاثير_معدل رسيدم به شنبه پنجم دي ماه و صدبار از خدا آرزو مي كردم كه اي كاش امروز همان اوايل مهر بود و انگار حالا كه ديگه نيمي از سال گذشته بود ، به اين بلوغ رسيده بودم كه چطور بايد خواند و چيكار بايد كرد ... اما حسرت اينكه چرا از سه ماه پيش خوب و درست شروع نكرده بودم ، را همچنان با خودم داشتم و در همان پكر بودن ها امروز و اين لحظه به اوايل فردوردين سال ٩٥ رسيدم و قدر ابتداي زمستان را مي دانم ...
يادم مياد ، چقدر كتاب هاي بازار خريدم و چقدر از اين سايت و آن كانال پي دي اف و پاور پوينت دانلود كردم براي اينكه ي روزي آنها بخوانم و ...
بعد از مدتي ديدم فايده نداره و با انبار كردن جزوه و بهترين منابع و .. اونجوري كه بعضي ها تبليغش مي كنند نميشه درسخوان شد و اينا فقط بازار گرمي بيزينس خودشان را مي كنند
رفتم سراغ مشاوره و برنامه ريزي و بعد از مدتي فهميدم ، به منم مثل خيلي ها يك برگه كاغذ به اسم برنامه فروختن كه هم در اون اشكال و ايراد فني وجود داره و هم اينكه به هر سطح و همه نوع آدم ، با تيپ و توانايي مختلف يك پلن كلي داده و فقط كلي آب و تاب بهش داده كه همه اونو بخرند.
تقريبا مي تونم بگم الان در زمينه كنكور يك كلكسيونر هستم از تجربيات اشتباه و راه هاي غلط و كلي هزينه اضافي و از همه مهمتر كلي زمان از دست رفته كه ديگه هيچ وفت هم برنمي گرده
دكتر افشار هميشه همين جملات را مي گفت و به يادم مينداخت كه اگر امروز و زمان حالم را فوق العاده بسازم ، آينده ايده آل خودش مياد و اگر امروزم به ياد فردا و فرداهاي خيالي و به اميد جبران از دست بدم ، فقط نقطه عطف من براي تغيير از يكروز به روزي ديگه عوض ميشه و اين يعني اتلاف وقت ، از بين بردن اميد و سوزاندن عمر
به نظرم ميشد از همان دي خواند و ٦ ماهه هم در كنكور موفق شد ، ميشد از مهر خوب بخوانم و ٩ ماهه هم در كنكور نتيجه گرفت و همين ٣ ماه و خرده اي هم كاراي بزرگي كرد ؛ فقط به شرط اينكه راه درست كه همان تلاش خودت هست رو دنبال كني و به چشم #ميانبر_رتبه_شدن و وسيله موفقيت به هيچ كس و هيچ جايي نگاه نكني وبا تلاش خيلي خيلي زياد ، جور كم كاري هاي گذشته را بكشي و به معناي واقعي كلمه جبرانش كني

ديدم چاره كنكور را نه برنامه چندماهه فروشي کانال های تلگرام بود ، نه مشاوره رايگاني كه هدفش فروش لوح هاي فشرده اس و نه كلاس و همايش هاي بزرگان كنكور و نه هيچ دست كمك دیگری ...
حس مي كنم الان متوجه شدي كه از جزوات و منابع كم حجم گرفته تا #مهندسي_معكوس و برنامه ريزي يكي براي همه و كلي از اين جور جادوگري ها و ادعاهااااي افراد غير متخصص و فرصت طلب فقط برات دغدغه فكري ساخت و اخبار ضد و نقيض ترميم و ابطال معدل از تابستان تا امروز فقط تو رو از خط درست منحرف كرد و فرصت تلاش و آرامش ذهني ازت گرفت ؛ اما بازهم به قول استادم دکتر افشار از اين #صد_روز با ذهن و فكري باز نهايت استفاده رو ببر و با افراد متخصص و مطلع مشورت كن و برای موفق شدن فقط روی خودت حساب باز کن .
اما ای نفس من .... از این لحظه " تو قهرمان منی"
بتاز قهرمان خستگی ناپذیر من ....سرکشی کن از هرکلیشه ای که تلاشت را محدود میکند...از خودت بیخود شو...حیرانی کن در راه رسیدن به رویایت ...رویایت بی اجازه وارد قلبت شده اما یقینا ازقبل اندازه تو را سنجیده...
رها کن این پوچ فکرهای محدود را که نوروز را به آمدن بهار وصله میزنند و عیدرا بهانه ای برای شاد زیستن...من وتو که میدانیم یک روز تاپای جان جنگیدن درراه عشق،همان هدفی که دمی ازو غافل نمیشوی
* عید ماست*!!
دستان مشتاق این
آغازین روزهای سال را میبینی که چگونه به سمت تو دراز شده اند ؟
دغدغه هایت را طلب می کنند که ببرند ...به راستی این روزها آبدیده ترین روزهای هرسالند که سنگین ترین غم ها و کینه هارا تحویل میگیرند تا بیایند روزهای پرازامید فروردین...
بتاز قهرمان من
می دانم خسته ای!! جنس خستگی هایت را خوب درک میکنم...پاهای تاول زده ات به خوبی خبراز سختی راه داده اند اما ....
" تو قهرمان منی"
برای یک قهرمان فائق آمدن برسختی هاست که افتخار قهرمانیست نه مدال!!
عبور کن یکنواختی هایت را که اینچنین پاهایت را در دامن کشیده اند که نه پس میروی و نه پیش!!
بازکن این زنجیر " قیاس " را.... بگذار و بگذر هرمقایسه ای را... قیاس خلاف طبیعت بکر انسانی من وتوست...
و...بیاموز ...از طبیعت بیاموز این " سخت گرفتن به خویشتن " را که بی شک راز شکوفایی اوست...همان معلم سخت گیر دوست داشتنی که نهیب میزند برگها،همان فرزندان یکساله اش را...که برای تازه شدن باید تب کنند و ضعیف شوند وبیمار و بجان بخرند این سقوط را تا لذت دوباره سبز زیستن را تجربه کنند...
قهرمان من! با گذر این روزهای پایانی همسفرشو... سفرکن از خودت به بکر دنیای تصویرشده ی خیالت که یک امروز خلق کردن درراه هدف را آرزو دارد...خلق کن...یک روز آرزویت را زندگی کن...
آمدن نوروز بهانه ای برای ازنو شروع کردن است اما ...نوروز تو "" امروز"" توست که از نقطه ای بنام «تصمیم » شروع میشود ....پس دوباره طراحی کن...دوباره رنگ بپاش بوم زندگیت را...
پنجره ای بنام نوروز به روی رویاهایت گشوده شده ...نوروزی بنام امروز را دریاب و بدان میان امروز وفردا معطل ماندن شایسته یک قهرمان نیست....
قهرمان خستگی ناپذیر من چه زیباست که حداقل یکسال از زیستنمان در این پوچ دنیای زیبا همراه شود با یک« من دیگر»
پس خودت را از نو بیافرین همانگونه که شایسته قهرمان خستگی ناپذیر من است....و
* چو خود را بدست آوردی خوش میرو*

قهرمان من برای تو یک دم غصه خوردن حرامست وحرامست و حرامست پس بپذیر هر اشتباه و واقعیتی را ودستت را از روی گلوی خود بردار و حال زمزمه کن:
"" ظلمت نفسی""
حال وقت آنست حضور نیروی ماورایی احساست را باور کنی ،همان قدرت بی نظیر پنهان شده در پرده ی پندارهایت شاید بنام ...
" امید تمام باور من است
یادت باشه ساعت خراب فقط روزی 2 بار زمان رو درست نشان میده ولی اگر درست و حسابی کار کنه باید 86400 ثانیه رو درست و دقیق و منظم بهت نشان بده
انتخاب با خودت هست ... قهرمان یا بازنده !!!
آخرین کارگــاه سوال_جواب سال94 در آستانه تعطیلات نوروز
شاید این پرسش ها ، دغدغه مشابه شما نیز باشند

همکاران محترم جهت برگزاری همایش های پایان سال تحصیلی 95_94 در تمامی شهرستان ها هم اکنون در ارتباط باشید
ضمنا" در فروردین 95 مشاوره تک جلسه و ماهانه تا تکمیل شدن ظرفیت لیست پذیرفته می شود